باطری هم نداریم که بندازیم توی این ماوسمون که چراغش روشن بمونه و ببینه ما کدوم طرفی میکشیمش!
یه گوشی هم نداریم که GPS داشته باشه ، ما که نمیدونیم از کجا اومدیم و به کجا میریم لااقل بدونیم واقعاً کجاییم!
یه چیزی هم نداریم که از گم شدنش خوشحال بشیم!
فیض هم نداریم تا ملت رو که میبینیم بهشون بدیم ببرن!
بوق هم نداریم که همین طوری بوق بزنیم!
توی زندگیمون هدف هم نداریم که بهش بخندیم!
خجالت هم نداریم که بکشیم!
غرور هم نداریم که له شه!
یه رفیق نامرد هم نداریم که آبرومونو جلوی استاد ببره و استاد بیاد پولشو بگیره و من پاس شم!
یه نداریم هم نداریم که نداریم!!!
یه مراد هم نداریم من و مرتضی رو نصیحت کنه دست از جنگ سایبری برداریم.
پ.ن مخصوص بیسوادهایی مثه بعضیا (مشغول الضمهاید اگه فکر کنید مرتضی رو گفتم) : مراد یعنی پیر و مرشد و راهنما.
نخود هم نداریم که بتونیم برای میثم آبگوشت بپزیم تا بخوره و قوت بگیره و بیشتر بخوابه!!!
یه غم هم تو زندگیمون نداریم یه کم گریه کنیم!