چند تا هم اتاقی با درک و شعور هم نداریم.
اصفهانی ها اومدن شیراز اونوقت لهجه شیرازی ها رو مسخره میکنن.
بگم بریزن شل و پلتون کنن؟!!!
یه ذره خروجی عاطفی هم نداریم یکی بهمون گفت: چه عروسکی برات بگیرم که توی این مدتی که نیستم به یادم باشی؟ بلند نگیم: گاو!!!
برنامه ریزی هم نداریم که از تعطیلاتمون درست استفاده کنیم.
حال و حوصله هم نداریم که لااقل خونه ی ۴ تا آشنا بریم.
جرات هم نداریم که وقتی تلفنی دوستمون رو می ذاریم سر کار از ترس اینکه الان گوشی رو بده به باباش سکته نزنیم!
با عرض سلام و تبریک سال نو.
قدرت هم نداریم که پا بزاریم روی نفسمون و اینترنت رو رها کنیم و بریم سر کلاس!
یه خودکار هم نداریم که وقتی گم میشه زنگ بزنیم به گوشیش پیدا شه (: