نداشته‌انه

اینجا گرد آمدیم تا نداشته‌هایمان را بنویسم تا اگر روزی داشته شد، قدر بدانیم ...

نداشته‌انه

اینجا گرد آمدیم تا نداشته‌هایمان را بنویسم تا اگر روزی داشته شد، قدر بدانیم ...

 

عرضه ی لاک زدنم نداریم تو خیابون پسرا که رد مین بهمون تیکه بندازن :چه لاک خوش رنگی چه آرایشی داری...!

دنیا

یه دوست دختر نداریم اسمش دنیا باشه، با یه ماشین باکلاس، تو خیابون وقتی داره رانندگی میکنه با هم بحث‌مون بشه، بعد داد بزنیم: «وایسا دنیا! من میخوام پیاده شم!»

دیگه هیچی نداریم!

حوصله

حوصله زندگی کردن هم نداریم، دیگه چی بگم آخه؟

هتل زینلی

دیگه یه محفل دوستانه هم نداریم با بچه های هتل زینلی. یاد اون روزا بخیر.

هیییی نداریم!

 

شعور هم نداریم که وقتی همین دو هفته پیش با کلی نذر و نیاز ترمو تموم کردیم که مشروط نشیم، از روز اول این ترم جدید شروع نکنیم به کلاس پیجوندن!

مشاعره شب یلدا

یه دوست دختر هم نداریم که به جای اینکه شب یلدایی بشینیم تو خوابگاه، بیخ خیک مرتضی، با اون بریم بیرون مشاعره کنیم حتی!

حس

یکم هم حس نداریم که سه شنبه که صبحها کلاس داریم پاشیم بریم دانشگاه تا حداقل استادمون رو ببینیم 

لپ تاپ

یه لپ تاپ هم نداریم حالا که دانشگاه زنجان قبول شدیم تو خوابگاه حوصلمون سر نره

یه دانشگاه درست حسابیم نداریم 

تو خود دانشگاه سیستمای دانشگاه گلستانو بازنمیکنند 

دانشگاهه داریم!

یه سیستم گلستان درست حسابیم نداریم، 60 روزه نشستیم پای این نت هنوز نفهمیدیم انتخاب واحدمون کیه!

آدم بیکار

درس و امتحانات تموم شدند و دیگه آدم بیگار نداریم که بیاد نویسندگی کنه :هیییی

نویسنده

حتی دیگه نویسنده فعال هم نداریم!

شهرت به قیمت اسب آبی بودن!

یه دهن گنده هم نداریم مثل اسب آبی تا وقتی باز شد هزار تا عکاس نشنال ژئوگرافیک بریزن توی حلقمون و چیک چیک عکس بگیرن یه کم معروف شیم...