جنبه هم نداریم که تا زن میگیریم همه ی وبلاگ و نوشته های اینترنتی مون رو پاک نکنیم...حتی وبلاگ نداشته انه !!شاید هم هنوز هیچی نشده زز ....
قابل توجه بعضیا!!!!
یه ذره ادب اجتماعی نداریم که جلوی شوهرخواهرمون ، به بچه اش نگیم: بشین دیگه پدرسوخته( البته این اسمایلی قیافه دامادمون!)
حوصله هم نداریم که بشینیم برا میانترم دوشنبه که خیلی هم سخته بخونیم!
یه ذره دل شیر هم نداریم که وقتی مادرمون بردیم حجامت با اولین تیغ که زد غش نکنیم( معلوم نیست ما مادرمونو بردیم دکتر یا مامانمون ما رو...؟
یه ذره خروجی عاطفی هم نداریم یکی بهمون گفت: چه عروسکی برات بگیرم که توی این مدتی که نیستم به یادم باشی؟ بلند نگیم: گاو!!!
درس هم نداریم که هر هفته لااقل یه بهونه داشته باشیم اینقد نریم خونه
احساس هم ندارم که بدونم آدم خوشحال گریه کن قمیشیو گوش نمی ده...موندم وقتی ناراحتم چی می خوام گوش کن...؟
یه ذره حضور قلبم سر نماز نداریم که موقع جماعت حمد و سوره رو نخوونیم..
نیاز مالی هم نداریم که ۱۸ اردیبهشت رایگان درمونمون کنن تا از دست مشکلات اعصاب و روان راحت شیم...
یعنی یه اپسیلون اعتماد به نفس ندارم که وقتی وسط چهارراه خاموش کردم خودمو خیس نکنم( خب حتما خیس کردم که دارم می گم دیگه...)
یعنی یه جو همتم ندارم که الان که دارم می ترکم پاشم برم دبلیو سی که دیالیزی نشم... (چرا اینقدر که زیاده توی این یه خط جمله؟)